Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

وی در ادامه راز هولناکی را برملا کرد و گفت: موضوعی که باعث شد از او شکایت کنم جنایتی است که در حق دخترش مرتکب شده است. چند روز قبل سحر که ۱۴ ساله است به خانه ما آمد و در حالی که وضعیت جسمی و روحی خوبی نداشت گفت که پدرش از ۴ سال قبل او را مورد آزار و اذیت قرار می‌داده است هرچند بارها به نامادری‌اش گفته بود اما او باور نکرده و حتی دعوایش هم کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سحر که فکر می‌کرد من هم حرف‌هایش را باور نمی‌کنم برای اثبات ادعایش فیلمی به من نشان داد که از شدت ناراحتی دیوانه شدم. خیلی فکر کردم چه کار باید بکنم تا اینکه تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس بگویم.

در ادامه دختر نوجوان وقتی در برابر مأموران قرار گرفت، گفت: ۱۰ ساله بودم که مادرم جدا شد و رفت اما من را با خودش نبرد و پیش پدرم ماندم. از همان موقع پدرم من را مورد آزار قرار می‌داد چهار سال از ترسم به کسی حرفی نزدم. یازده ساله بودم که پدرم برای چهارمین بار ازدواج کرد و من اولین بار موضوع را به نامادری‌ام گفتم اما حرف‌هایم را باور نکرد چون فکر می‌کرد من به خاطر رفتارهای بد پدرم دروغ می‌گویم و می‌خواهم با این بهانه پیش مادرم برگردم. بارها خواستم خودکشی کنم اما ترسیدم. بالاخره تصمیم گرفتم موضوع را به عموی بزرگم بگویم و برای اینکه او حرفم را باور کند آخرین بار از پدرم فیلم گرفتم.
بدین ترتیب کارشناسان پزشکی قانونی آزار و اذیت دختر نوجوان را تأیید کردند و مرد شرور با دستور قضایی بازداشت شد.

وی پس از دستگیری ابتدا منکر آزار دخترش شد اما وقتی فیلم ضبط شده را دید به ناچار لب به اعتراف گشود.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای این جلسه که پشت درهای بسته برگزار شد سحر برای پدرش درخواست اشد مجازات کرد.پس از آن متهم با پذیرش اتهامش گفت: من تحت تأثیر مواد مخدر شیشه این کارها را انجام دادم و خیلی پشیمانم.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده مرد شرور را به اعدام محکوم کردند.

منبع: روزنامه ایران

منبع: آفتاب

کلیدواژه: مواد مخدر اعدام آزار و اذیت جنسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۰۰۶۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند

دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرار‌های مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»

به گزارش اعتماد، همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرار‌های مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرار‌های کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود.

کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست.

حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قرارداد‌ها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آن‌ها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.»

دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.»

دیگر خبرها

  • درخواست اعدام برای عاملان تعرض به پسر نوجوان
  • گفت‌و‌گو با مردی که برای نجات جان دختر بچه‌ای وارد رودخانه خروشان شد
  • تصاویر دوربین مداربسته از تعقیب و آزار دختران نوجوان توسط اوباش | صحنه مجروح شدن جوان با غیرت کاشمری با چاقو | ویدئو
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»
  • سرنوشت توماج صالحی چه می‌شود؟